خلاصه داستان: ایولین، یک زن خانه دار معمولی، به خانه سالمندان می رود و با نینی پیرزن دوست می شود. آنها با هم بر سر داستان هایی از گذشته در مورد دو زن بی باک کافه ویستل استاپ پیوند می خورند.
خلاصه داستان: یک سایبورگ، مشابه کسی که نتوانست سارا کانر را بکشد، اکنون باید از پسر ده سالهاش جان در برابر یک سایبورگ پیشرفتهتر و قدرتمندتر محافظت کند.
خلاصه داستان: یک جوان F.B.I. کادت باید از یک قاتل آدم خوار زندانی و دستکاری کمک بگیرد تا به دستگیری قاتل زنجیره ای دیگر کمک کند، دیوانه ای که پوست قربانیانش را می کند.